بر باد رفته

ما نه از دین شدیم و نه از دنیا

بر باد رفته

ما نه از دین شدیم و نه از دنیا

امریکا افراطگرایی را به افغانستان بر گرداند: ملالی جویا

سخنرانی ملالی جویا عضو "معزول" پارلمان افغانستان در دانشگاه لاس انجلس مورخ 10 اپریل 2007

 

به نام آزادی و صلح

 

دوستان گرامی، قبل از همه مراتب سپاس و احترامات خویش را به دوستانم در دانشگاه کالیفرونیا جهت ایجاد فرصت ابراز نظر و استحضار شما دوستان از تراژیدی فوران کشور غمزده ام، تقدیم می نمایم.

 

هنگامیکه طرفداران دموکراسی و ضد افراطگرایی در افغانستان، منکوب، تهدید و خفه میشوند، شما دست یاری دهید و به نمایندگی از مردم بلا کشیده ما از بحران و وضعیت وخیم افغانستان صحبت کنید.  در واقعیت شما با ارتقا آگاهی از جریان کشور جنگزده ما، سهم خویش را ادا میکنید.

 

دوستان محترم، بیش از پنج سال از حمله نظامی به رهبری امریکا در افغانستان میگذرد. شاید اکثریت شما از شرایط فعلی کشور ما آگاهی کامل ندارند و منتظر باشید که مه برای شما انکشافات مثبت سالهای پس از تجاوز امریکا را برشمارم.  متأسفم که میگویم، افغانستان تا هنوز در چنگال جنگسالاران افراطی مانند جسم بی روح آخرین لحظه های خود را میبازد.

 

دولت امریکا ارتجاعی ترین و بیرحمترین رژیم طالبان را از میان برداشت، اما در عوض اتکا به مردم، دوستان خویش را از میان جنایتکارترین و بدنامترین افراد "جبهه شمال" برگزید. جبهه شمال متشکل از دشمنان قسم خورده دموکراسی، حقوق بشر و  در تحاجر، ظلم و شرارت دست کم از طالبان ندارند و اینست که امریکا ما را از ماهی تابه به داخل آتش رهنمون ساخته است. مطبوعات غربی از دموکراسی و آزادی در افغانستان صحبت میکنند، اما امریکا و متحدانش مصروف توسعه جنگسالاری، جرایم و قاچاق مواد مخدر در کشور زخم خورده ما هستند.

 

امروز رهبران جبهه شمال دارای مناسب کلیدی دولتی میباشند و مردم ما اسیران باندهای بیباک و آدم کش اینها.  اکثریت شان مسوول مستقیم قتل و کشتار ده ها هزار انسان بیگناه در دو دهه گذشته هستند ولی قدرت  و مناسب کلیدی دولتی را قبضه کرده اند.

 

اجازه دهید بعضی از اینها را به نام بخوانم:

 

  • کریم خلیلی معاون رئیس جمهور، رهبر حزب وحدت "حزب طرفدار ایران" مسوول قتل هزاران افراد بیگناه و شامل لیست جنایتکار جنگی در گزارش دیده بان حقوق بشر.
  • اسماعیل خان وزیر انرژی و آب، جانی، جنگسالار و نوکر رژیم ایران.
  • عزت الله واصفی رئیس مبارزه با فساد اداری، محکوم به قاچاق مواد مخدر و تقریباً چهار سال در زندان ایالات نویدا امریکا زندانی بوده است.
  • جنرال داود داود معیین مبارزه با مواد مخدر وزارت داخله، جنگسالار قبلی و مشهورترین قاچاقبر مواد مخدر
  • رشید دوستم رئیس ارکان قوای مسلح، آدم کش بیرحم و جنگسالار و شامل لیست جنایتکاران جنگی در گزارش دیده بان حقوق بشر.
  • قسیم فهیم، وزیر دفاع قبلی، فعلاً عضو مجلس سنا و مشاور آقای کرزی  و بزرگترین جنگسالار جبهه شمال و متهم به نقض حقوق بشر.

 

و این لیست به صد ها نفر میرسد به شمول سیاف، قانونی، علومی، محقق، گلابزوی، ربانی، ملا راکتی و غیره... اینها همه باید از قدرت کنار زده شوند و به خاطر جنایت ضد بشری شان محاکمه گردند. در واقعیت تمام نهاد های بزرگ توسط جنگسالاران و تریاک سالاران اشغال شده است.  با موجودیت ویروس افراطگرایی و مافیایی مواد مخدر در قوه های اجرائیه، مقننه و قضایه، ما چطور از دموکراسی و آزادی صحبت کرده میتوانیم؟

 

گروه ها و شخصیت های آزادی دوست افغانستان از قبل هشدار داده بودند که به قدرت رساندن جنایتکاران جبهه شمال افغانستان را با خطر مواجه میسازد. اما امروز، دولت ها و نهاد های بین المللی پذیرفتند که در افغانستان دولت ناکام مانده  و کشور به طرف فاجعه میرود.

 

افغانها کاملاً از فضای فعلی خسته شده اند و روز به روز ضدیت شان در مقابل دولت، نیروهای بین المللی و جنگسالاران اوج میگیرد.  طالبان با استفاده از شرایط موجوده به تقویت نفوذ و عمل های تروریستی شان مبادرت میورزند. کشور های مانند پاکستان، ایران، روسیه و غیره... نیز به خاطر منافع شان در افغانستان مداخله میکنند.

 

مرکز ستراتیژیک بین المللی امریکا در گزارش اخیر خود نوشت " افغان ها از شرایط اقتصادی شان نا امید شده اند... آنها از استخدام نا پایدار و عدم تأمین اقتصادی رنج میبرند... و به اعمال نامشروع و ضد قانون مانند فساد اداری و تولید مواد مخدر روی میاورند... طالبان یگانه منبع به کارگیری و استخدام این افراد در عملیات های شورشی میباشند"

 

در فضای که جمعی از قاتلین حکومت میکنند، زندگی آسان و آرام نصیب مردم بیچاره ما بوده نمیتواند. میخواهم معلومات واقعی زندگی در افغانستان زخمی را شرح دهم.

 

روزانه هفتصد طفل و 50 – 70 زن از عدم دسترسی به خدمات صحی جان میدهند. مرگ و میر مادران تا هنوز بسیار بالاست – 1600 تا 1900 زن از میان 100000 در جریان ولادت جان میبازند. پیش بینی عمر انسان کمتر از 45 سال است.

 

تعداد خودکشی زنان هیچگاه به پیمانه امروز نبوده است:  یک ماه پیش، ثومییه 18 ساله به خاطریکه اورا به یک مرد 60 ساله میفروخت خودرا حلق آویز کرد. بی بی گل خانم دیگریست که خودرا در طویله حیوانات قفل نموده و آتش زد و به کام مرگ فرو رفت و بعداً فامیل اش فقط استخوانهایش را یافتن و بس.

 

مطالعه که توسط کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان انجام شده نشان دهنده افزایش واقعات فوق میباشد:  دوسال قبل در ولایت فراه 15 قضیه خود کشی بود ولی تنها در نیمه سال 2006 به 36 قضیه صعود کرده است.  قندهار 74 قضیه در دوسال قبل داشت ولی حالا به 77رسیده است، تعداد واقعی به مراتب بیشتر از تعداد اعلان شده است.

 

طبق راپور بررسی صندوق انکشافی ملل متحد برای زنان، از میان 50000 زن بیوه در کابل 65 فیصد شان خودکشی را یگانه راهی رهایی از زندگی مصیبتبار شان میدانند. دفتر مذکور تخمین میزند که حداقل یکی از سه زن افغان کتک میخورد یا به او تجاوز جنسی میشود.

 

تجاوز جنسی به زنان و دختران جوان مخصوصاً در شمال افغانستان توسط جنگسالاران جبهه شمال تا هنوز ادامه دارد. مردم چندین بار تظاهرات کردند ولی هیچ کسی به غم ها و اشکهایشان نگریست.  فقط یک چند قضیه تجاوز جنسی از طریق مطبوعات نشر گردید.  قضیه صنوبر 11 ساله دختر یک زن بیوه بیچاره یکی از قضایای تکان دهنده است که اختطاف میشود بعداً بالای او تجاوز صورت میگیرد وبالاخره توسط یک جنگسالار با یک سک معاوضه میشود.  در جایی که متجاوز دخترک بیچاره تا هنوز قومانده امنیه ولسوالی میباشد وقار و عظمت انسان ارزش ندارد!

 

طالبان در مناطق شرقی افغانستان جاییکه از کنترول دولت خارج است، اعتقادات فاشیتی خویش را دنبال میکنند. آنها دست به اعدام های صحرایی و اختطاف ها میزنند.  چندی قبل هنگامیکه یک خبرنگار ایتالیایی همراه همکار افغان و راننده اش به اسارت طالبان درامدند، دولت افغانستان به اساس یک معامله پنج رهبر طالبان را در بدل خبرنگار ایتالیایی رها کردند. اما هیچ کسی فکری سرنوشت دو افغان بیگناه را نکردند و سرانجام به دست گروه طالبان سر بریده شدند.

 

گزارش دیدبان حقوق بشر در مورد جنایتکاران جنگی و اعدام صدام حسین در عراق، اکثریت جنایتکاران افغان را مرتعش ساخت و در صدد انسداد هرنوع تلاش برای به محاکمه کشیدن شان شدند. ماه گذشته، جنگسالاران داخل پارلمان زیر نام آشتی ملی یک لایحه را تصویب کردند که بر اساس آن هیچکسی به ارتکاب جرایم در 25 سال گذشته مورد تعقیب و بازپرس قرار نمیگیرد.

 

من و یکتعداد از وکلای پارلمان بر تصویب لایحه اعتراض کردیم ولی از آنجایکه بیشتر از 80 فیصد کرسی پارلمان را جنگسالاران گرفته، لایحه به ساده گی تصویب شد. این لایحه تمام جنایتکاران را عفو میکند.

 

اما افغان هاییکه در سه دهه گذشته متحمل خسارات مالی و جانی شده اند، لایحه مذکور را توهین به خود میدانند. طبق بررسی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان بیش از 80 فیصد از افغانها خواهان محاکمه مجرمان جنگی میباشند و یگانه راه رسیدن به آینده روشن در افغانستان را از این طریق پیشنهاد میکنند.

 

حتی رئیس جمهور کرزی این لایحه نفرت آور را امضا کرد و این خود تمسخر و توهین به مردم که عزیزترین کسان شانرا از دست داده اند و منتظر تطبیق عدالت در اجتماع استند، میباشد.  در ضمن، جنایتکاران خود گناه خودرا بخشیده اند و بدون واهمه و ترس از عدالت زندگی میکنند. این نوع لایحه ها ظلم و نقض حقوق بشر را رسماً تأیید میکند.

 

داستان بازسازی افغانستان هم دردآور است: بعد از پنج سال هیچ نوع بازسازی اساسی صورت نگرفته است. میلیاردها دالر توسط جنگسالاران، موسسات فاسد، دفاتر ملل متحد و دولت افغانستان به غارت برده شده است. افغانستان در رهنمای انکشاف بشری ملل متحد نمبر 175 از میان 177 کشور میباشد و بیشتر از 40 فیصد مردم مملکت بیکار اند.

 

آزادی بیان یک مسخره بازی دیگری با مردم ماست. اجازه دهید، تجربه نزدیک خودرا نقل کنم: در اوایل ماه فبروری سال جاری هنگام تصویب لایحه منفور عفو جنایتکاران جنگی در پارلمان، من و یکتعداد افراد به شمول سیاف عضو پارلمان و شامل لیست جنایتکاران جنگی  در یک تلویزیون محلی مصاحبه داشتیم.

 

تلویزیون مذکور چندین بار بعضی از قسمت های مصاحبه ام را نشر میکرد. بعداً سیاف شخصاً تهدید میکند اگر مصاحبه جویا نشر شود، نتیجه اش برای رئیس تلویزیون گران خواهد بود. به همین خاطر آنها برنامه را سانسور نموده و گفته های مرا حذف کردند. این بار اول نیست که سخنان ام در مطبوعات سانسور میشود، اکثریت خبرنگاران از نشر نظرات من هراس دارند.

 

سال پار، ملل متحد اعلام کرد که احتمال دارد افغانستان تحت حمایه قوت های امریکا به کشور مواد مخدر تبدیل شود اما امروز شکی نیست که افغانستان با تولید 92 فیصد تریاک جهان، کشور مافیا شده است. مقامات عالی افغانستان مانند وزرا و معینان وزارت خانه ها با مافیای مواد مخدر شریک اند. تمام این عوامل در پیش چشمان هزاران سرباز خارجی صورت میگیرد.

 

در افغانستان یک سیستم مافیایی به وجود آمده است. کرزی رئیس جمهور مورد حمایت امریکا و تکنوکرات های غربی با افراطی ها دست به دست هم داده و میخواهند این سیستم مافیایی را بالای مردم ما تحمیل کنند. این مسبب مشکلات اصلی افغانستان است و کسانیکه از عدالت صحبت میکنند به مرگ تهدید میشوند.

 

صدای من همیشه در داخل پارلمان خفه ساخته شده و حتی یکبار از طرف وکلای طرفدار جنگسالار و تریاکسالار به خاطر بازگو حقایق مورد حمله فیزیکی قرار گرفتم. یک از انها بیشرمانه مرا فاحشه خطاب کرد و گفت " بگیرنش و تجاوز کنن". با وجودیکه از سلاح نفرت دارم، من در حفاظت محافظین مسلح زندگی میکنم.

 

رئیس جمهور کرزی به عوض اتکا به مردم و کشاندن جنایتکاران به محاکمه، این مجرمان را به مقام های عالی دولتی انتصاب میکند. مردم از آقای کرزی به خاطر سیاست های تغذیوی جنایتکاران نفرت پیدا کردند و اورا مسوول مصیبت های فعلی کشور میبینند. حتی مرکز استخباراتی امریکا در گزارش اخیرش مینوسید که آقای کرزی حمایت مردمی خودرا توأم با کنترول بیرون شهر کابل از دست داده است.

 

دولت افغانستان فاسدترین و منفورترین دولت ها در جهان محسوب میشود. بررسی که توسط دیدبان افغانستان کامل انجام شده بود، افشا میکند که تقریباً 60 فیصد افغانها به این نظر هستند که دولت فعلی فاسد تر از دولت های دو دهه گذشته افغانستان میباشد.

 

چهار میلیون مهاجر افغان مقیم ایران و پاکستان به لحاظ موجودیت این فضای تراژیدی دلچسپی عودت به کشور را ندارند و به عوض اکثریت افغان های داخل کشور در صدد فرار هستند.

 

دوستان عزیز، در سال 2001 میلادی دولت امریکا اعلام کرد که از خطاهای گذشته اش پند گرفته و دیگر آن اشتباهات کمک به افراطی هارا تکرار نمیکند، اما حقیقت درداور این است که هنوز امریکا همان اشتباهات را مرتکب میشود. افراط گرایی را بیش از همه حمایت میکند.

 

در پهلوی حمایت از جبهه شمال، کوشش های نامرئی به خاطر شریک ساختن عناصر طالبانی و گلبدینی در دولت جریان دارد. گلبدین حکمتیار در صدر لیست تروریست های خواسته شده دولت امریکا قرار دارد، لیکن حزب او اجازه شرکت در انتخابات پارلمانی دریافت میکند و 34 کرسی پارلمان را در یک فضای غیر دموکراتیک و حیله گری قبضه میکند. من بارها گفته ام که دولت امریکا با تروریست های همکار امریکا هیچ مشکل ندارد فقط ضدیت با تروریست های ضد امریکایی میکند. این هم دلیلی است که مردم ما جنگ علیه ترور را مسخره میکنند.

 

من کاملا با کتی گانون موافق هستم که میگفت "امریکا دلچسپی به صلح در افغانستان ندارد، کسانیکه که هزاران انسان را به کام مرگ فرو بردند و قاچاق مواد مخدر را تشویق میکنند، حالا مسوولین امور کشور هستند".

 

دوستان عزیز، دولت امریکا از وضعیت فاجعه بار مردم ما هیچ نگرانی ندارد، سیاست امریکا لازم دارد که ما در آتش بحران باشیم تا منافع ستراتیژیک و اقتصادی منطقوی وی تأمین گردد. امریکا به بهانه حقوق بشر و دموکراسی به افغانستان تجاوز نمود ولی ما امروز به همان پیمانه از این ارزشها دور هستیم که 5 سال قبل بودیم. با وجودیکه، از سال 2001 میلادی بدینسو تعداد کشتار غیرنظامیان بیگناه در جنگ به اصطلاح علیه ترور پنج برابر نظر به کشتار غیر نظامیان در حمله 9 سپتامبر بوده است.

 

امیدوارم که شما مشکلات مردم مارا از لابلای گفته هایم درک کرده باشید که کشور ما تا هنوز در چنگال تروریست های افراطی و خونخوار اسیر هستند. وضعیت افغانستان و به خصوص وضعیت زنان بدبخت هیچگاهی تغییر نخواهد کرد مگر جنگسالاران خلع سلاح شوند و تروریست های طرفدار و ضد امریکایی از صحنه سیاسی و نظامی افغانستان کنار زده شوند.

 

این حقیقت واضح و ثابت است که هیچ ملتی آزادی را برای ملتی هدیه نمیتواند. آزادی پول نیست که هدیه شود، این باید توسط خود مردم کشور حاصل گردد. انشکافات جاری در عراق و افغانستان دال براین ادعاست. مردمان سایر کشور تنها دست یاری و همکاری داده میتوانند و بس.

 

فکر میکنم مردم امریکا نقش سازنده با آوردن فشار بالای اعضای تصمیم گیری در دولت امریکا جهت سد سیاست های غلط و ارزش نهادن به مردم ما، بازی خواهند کرد. میخواهم بگویم که مردم امریکا برخلاف دولت شان عالی، مواظب و صلح دوست هستند، به همین خاطر آزادی خواهان افغانستان دل به همکاری و همبستگی شما بسته است.

 

مردم امریکا باید افغانها و گروپ ها و شخصیت های آزادی خواهانش را که حالا شکست خورده و زیر فشار فزاینده هستند، یاری کنند. این یگانه راه درست جهت کمک به افغان ها و تضمین آینده روشن شان میباشد. برخلاف دولت امریکا، دوستان واقعی افغانستان باید به صدای عدالتخواهانه زن و مرد افغان گوش دهند و باید بدانند که موجودیت گروپ های نظامی و سیاسی افراطی مسبب تمام ناآرامی ها در افغانستان میباشد. به خاطر داشته باشند که قدرت دادن به جبهه شمال سرنخ تمام فجایع است که ما امروز تجربه میکنیم.

 

من تمام مشکلات، چالش ها و انتظار مرگ را از طرف نیروهای غیر دموکراتیک خوب درک کرده ام. اما من به مردم خود باور دارم، و از کمک و تشویق همه جانبه شان برخوردارم. دشمنان مردم ما با استفاده از سلاح، قدرت و حمایت دولت امریکا خواهند مرا نابود کرد، اما هیچگاهی صدای مرا خفه و حقایق را پنهان نمیتوانند.

 

افتخار دارم که چراغ آرزوی مردم خود هستم و در ماموریت حصول آزادی و دموکراسی حمایت آنهارا دارم. نمایش همبستگی و حمایت شما به من جرآت میدهد و مصمم میسازد تا در مقابل دشمنان دموکراسی و بشریت در کشور مخروبه ام مبارزه کنم. شما در حقیقت با حمایت روحی و بشردوستانه تان مرا قوت میبخشند تا تلاش های خودرا جهت همدستی با زنان بیچاره افغان ادامه داده و توسعه بخشم.

 

افراطی ها برای قتل من روز شماری میکنند، امامن  معتقد به گفتار نوسینده آزادی دوست ایران صمد بهرنگی که میگفت " مرگ هر وقت آمدنی است اما من نباید اورا دنبال کنم" استم. آری من حتما اورا ملاقات میکنم و یک امر اجتناب ناپذیر است، مشکلی نیست. موضوع اصلی اینست که آیا مرگ و زندگی من بالای دیگران تأثیری داشته یا خیر؟

 

تشکر: متن انگلیسی را اینجا بخوانید

احتمال باخت جنگ در افغانستان؟

بحث های داغ در مورد جنگ عراق سرزبانهاست اما جنگ افغانستان چی، که حمایت دوطرفه در امریکا و جامعه جهانی را دارد؟ آیا خطر این میرود که جنگ در افغانستان بازنده است؟ جواب بلی.

تقریباً شش سال بعداز اینکه نیروهای نظامی به رهبری امریکا دولت طالبان و حامی اش شبکه القاعده را از قدرت راند، هنوز چالش های عمده یی سد راه حمایت و اعتماد مردم به دولت حامد کرزی احساس میشود.  شورشهای طالبان و گسترش ناامنی در سراسر کشور به شمول کابل؛ سبب ازدیاد فساد اداری، عدم موثریت تطبیق قانون، سیستم قضایی ضعیف، ناکامی در تأمین خدمات اجتماعی، روند بطی و خسته کننده بازسازی، تورم نرخ بیکاری، توسعه قاچاق مواد مخدر و افزایش جنگسالاران گردیده است.  چالش دیگر که حالا در صدر لیست جا میگیرد افزایش تلفات غیرنظامیان است.

در سال گذشته بیشتر از یک هزار افغان به قتل رسیده اند و سه حصه این رقم در حملات طالبان که عامداً غیر نظامیان را هدف قرار میدهند، کشته شده، اما 230 تن دیگر از اثر حملات هوایی و عملیات های زمینی نیروهای امریکایی و ناتو جان خودرا از دست داده اند. در سال جاری این تعداد رو به افزایش است. حداقل در شش واقعه که بعداز ماه مارچ سال جاری به وقوع پیوسته عساکر غربی مخصوصا تحت فرمان امریکا متهم به قتل غیرنظامیان میباشند و تا حال از اثر تیراندازی و حملات این نیروها 135 تن کشته و بیشتر ازاین تعداد زخمی ثبت شده است. طبق گزارش صلیب سرخ جهانی، بمباردمان ماه گذشته نیروهای امریکایی در غرب افغانستان تقریبا 170 منازل مسکونی تخریب و 2000 تن را در چهار قریه بی خانمان ساخته است.  صعود تلفات افراد ملکی باعث اقداماتی علیه نیروهای 45000 نفری امریکایی و ناتو در کشور، تظاهرات خشمگین و حرکت های در مجلس سنای پارلمان افغانستان به خاطر تعیین تاریخ خروج این نیروها گردیده و علاوه براین موقعیت خوبی برای طالبان جهت شایعات ضد دولتی و استخدام نیروهای بیشتر مهیا گردید.

کرزی خطاب به فرماندهای نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان گفت که حوصله افغانها سر رسیده است. کشتار غیرنظامیان، بازرسی اجباری و غیرمسوولانه خانه های مردم به حد غیر قابل قبول رسیده است و مردم دیگر تحمل نمیتوانند که با این وضع پیش بروند، کرزی اضافه کرد.

 از همین لحاظ،  اقدامات متعددی جهت حل این معضله لازم است. اولاً، نیروهای امریکایی و ناتو جمعاً تصمیم اتخاذ کنند که هیچ غیر نظامی تلف نشود طوریکه جنرال متقاعد باری مک کفرری سال گذشته بعد از یک سفر به افغانستان توصیه کرده بود. جهت انجام این اقدام، تکتیک های نظامی تغییر کند تا تلفات غیر نظامیان محدود گردیده حتی به گفته جنرال باری مک کفرری که طالبان به خاطر نجات در بین مردم پنهان شود. ثانیاً، تلاش گردد تا افغانها هم همراه با نیروهای امریکایی و ناتو در حملات حضور یابند، این امر توسط فرمانده قبلی ناتو جنرال ریچاردز داوید در افغانستان پیشنهاد شده بود. این به معنی هماهنگی نزدیک با اردوی ملی و وزارت دفاع افغانستان در عملیات ها میباشد. کرزی دایماً خواسته که سربازان افغان باید در عملیات های نظامی نیروهای امریکایی و ناتو شرکت داده شود. همکاری نزدیک با مقامات محلی الزام اور است و باید حساسیت های افغان ها احترام گذاشته شود. امریکا و ناتو در مورد بازرسی خانه ها و توقیف ساکنین باید تجدید نظر کنند. ثالثاً، ایالات متحده امریکا باید یک قرارداد نظامی را با افغانستان عقد کند که هدف از این قرارداد تعیین چارچوب حقوقی که نیروهای خارجی بتواند در محدوده همان قرارداد عملیات خویش را در یک کشور انجام بدهد و علاوه بران موقعیت و بهره گیری از سهولت ها و موارد که رابطه نیروهارا با مردم متأثر میسازد واضح گردد. کمپاین نظامی تقریباً شش ساله ایالات متحده در افغانستان نیازمند یک تفاهم رسمی با دولت افغانستان است تا بتوان با یک پیام سیاسی تأکید کرد که حضور نیروهای امریکایی در اینجا مبنی بر دعوت مردم افغانستان است نه اشغال که اکثر مردم احساس میکنند. بالاخره، ناتو باید یک مبلغ تاوانی را برای متضررین جنگ که از اثر عملیات های قوای ناتو کشته، زخمی و بی خانمان میگردند، اختصاص بدهد. ایالات متحده امریکا از سال 2002 به اینسو مبلغ 12 میلیون دالر را جهت کمک افغان های متضرر از عملیات های نظامی امریکا اختصاص داده است، این مبلغ جهت خدمات صحی، احیای مجدد و بازسازی صرف میشود ولی ناتو در مجموع چنین برنامه ندارد. در 8 می سال جاری یک فرمانده نیروهای امریکایی در افغانستان با نشر بیانیه رسماً از فامیلین 19 افغان که در تیراندازی نیروهای دریایی امریکا بعدازاینکه مورد حمله انتحاری قرار گرفته بودند کشته شده بود، معذرت خواست. فرمانده مذکور خطاب به متضررین گفت که وی بسیار سرافگنده و متأسف است که نیروهای امریکایی افغان های ملکی بیگناه را زخمی و بکام مرگ فرستادند. اما حملات نظامی نیروهای امریکایی و ناتو در جریان هفته های گذشته نظر با وجود آن اظهارات مخلصانه بیشتر شده است. قسمیکه تلفات غیر نظامیان صعود کرده، مردم مأیوس شده روان است و واهمه باخت جنگ را نشان میدهد.

 

متن بالا ترجمه است برگرفته شده از اینجا